20 سال زندان برای هيچ!
حضرت ظریفی حضرت ظریفی

روز 30 میزان دادگاه استيناف كابل يكبار ديگر بيداد كرد و در يك تصميمگيري سياسي و غير عدلي سيد پرويز كام بخش خبرنگار آزاد و محصل دانشکده ژورناليزم دانشگاه بلخ را كه به اتهام اهانت به مقدسات ديني زنداني مي باشد؛ به بيست سال زندان محكوم كرد

اگر واقعاً نشر مقالة كامبخش غير قابل بخشش است، پس چرا همين دستگاه قضايي با عبدالرحمن كه علناً و لسانا اقرار به ارتداد كرد و باورهاي ديني مردم را تمسخر نمود و حالا ماه عسل خود را در كنار سواحل سيسيل ايتاليا سپري ميكند، مورد مرحمت قرار گرفت و از زير ريش همه سوار به طياره اختصاصي شده و نزد پاپ شرف ياب گرديد؟

در واقع؛ كامبخش قرباني استبداد فكري و انسداد دانش فقهي عده يي شده كه دين را دستمايه خصومت و آله خشونت ساخته و هنر شان بستن پنجره هاي تفكر و انديشه است؛ . آنها معيار حجت شان منفعت از مائده قدرت است نه استمداد از عدالت و حقيقت؛ بناا همواره نقض حجت را با سوزن قدرت و ثروت رفو ميكنند و براي معامله ارزشها؛ سرحدي را نميشناسند.

با صدور حكم احساساتي و فرمايشي محكمه استيناف، نه تنها خط سرخ مرگ و شكنجه خبرنگار امتداد يافت، بلكه قانون اساسي كشور بحيث وثيقة ملي نيز اختطاف گرديد؛ زيرا ماده 30 هرگونه اظهار، اقرار و شهادتي را كه از متهم يا شخص ديگر به وسيله اكراه به دست آمده باشد بي اعتبار دانسته و ماده 32 قانون اساسي كشور هر نوع تبعيض و امتياز بين اتباع كشور را ممنوع كرده است.

 متاسفانه دين روپوش اعمال و آمال فردی فندیمیتالیزم در وجود کرزی و عمال دست نشاندهء امریکا بنام دفاع از اسلام بخاطر سلب آزادی مردم محروم وستمدیدهء ما قرار گرفته که لابد بزودي دستان فتنه جوها بازتر و داستان عقده گشايي ها درازتر گرديده و ما شاهد پاره – پاره شدن آهوي انديشه توسط گرگهاي سير ناپذير تكفير و تبعيض خواهيم بود

باشنیدن خبر فیصلهء استیناف کابل در مورد حکم غیر عادلانه سید پر ویز کامبخش بعد از تاءثر روی وبلاک تلاوت اشک در انتر نت تصویری از کامبخش و قضیه را که دوستان بخوانش بگیرندئر معرض دید گذاشتم.

از همو طنان در ظرف یکروز بازدید ها ی وبلاک این پیام هارا در یافتم:

پیام سایس شاعر و نویسنده:

استاد عزیز و شاعر فرهنگ نواز ملت مظلوم افغانستان سلام!

به درستی که جای بسیار تأسف و بدبختی است که امروز شاهد آن هستیم که جوانی را به خاطر دفاع از ارزش های فرهنگی و مقدسات اسلامی، به بیست سال حبس که یک عمر میباشد، محکوم می نمایند. امروز اگر چه بسیاری از نهاد های دولتی و غیر دولتی و حتی نهاد های بین المللی به خاطر آزادی بیان در کشور فعالیت می نمایند و خود را حامی و پشتیبان حقوق بشر و آزادی بیان می نمایانند، اما می بینیم که با وجود این همه، باز هم اشرار و دشمنان فرهنگ و ادب کشور عزیز ما افغانستان به کرسی های قضاوت نشسته و بی رحمانه جوانان این مرز و بوم را به حبس های طولانی محکوم نموده و ظالمانه ، دست و دهان فرهنگیان و رسالتمندانی چون پرویز کامبخش را بسته میدارند. نمیدانم که دولت موجوده افغانستان با وجود اینهمه نا بسامانی ها و بدبختی ها چگونه در راه اعلای فرهنگ و تمدن کشور گام می گذارند و خود را اشخاص دلسوز این وطن محسوب می دارند. باور کن استاد عزیز که با شنیدن این خبر از رسانه ها، دیگر بغض گلویم را فشرده و دلم تنگ تر از قبل شد. اما اکنون بر ماست که دست زیر علاشه ننشسته و در مقابل همچو حکام و قاضیان متعصب و بدبین ، قد علم نمائیم . که به نظر من این همان عقده ای هست که از خاطر استعمال واژه ی "دانشگاه" و "دانش اموز" در مطلب نوشته شده ی پرویز کام بخش ، به وجود امده و اکنون به بهانه ی مقدسات دینی و اسلامی ، "کامبخش" جوان را محکوم به بیست سال حبس نموده اند. که الهی کرسی قضاوت و عدالت همچو ظالمان سرنگون باد!!!

به هر حال استاد عزیز "حدیث عشق" نیز با چند واژه ی جدیدی به روز گردیده و منتظر حضور پر مهر شما هستم. جاودانگی و حس فرهنگ نوازی شما را بیشتر خواهانم. موفق و کامگار باشید استاد مهربانم.

پیام جهانمهر هیروی شاعر و طنز نویس:

ظریفی گل سلام و محبت: امروز که مریض ام و به خانه هستم سر زدم به ویبلاگ شما و موضوع کامبخش را دیدم. نظر من اینست که این همه برای خوش خدمتی است و گرنه شما را به خدا روزانه به نام اسلام جهاد فی سبیل الدالر و کلدار نه به دین و نه هم مذهب بستگی دارد. امروز مردم ما میگویند. اگر اسلام همین است که این ها میگویند ترجیع میدهیم کافر باشیم و با این افتخار بمیریم. خوب از ماست که بر ماست.

آنکه مست از باده ای دوشینه فتوا میدهد

غیر از رندیق و دهری یک خطیبی بیش نیست.

پیام خواهر آگاه شاعره ونویسنده مهر انگیز ساحل:

استاد مهربان ونوعپرور محترم ظریفی عریز 1000 سلام برشما باد ...آمدم تا داشته ی جدیدی ازشما بخوانم وروحم را تازه کرده روزم را باکیف آن شام کنم ولی فریاد فریاد...این چه شوریست که دردور قمر میبینم...شاعر راست گفته ...تآ سف برحال ما ...تآ سف بر افغانستان وتآ سف بر تقدیر افغانها ...آیا ماوشما اینچنین بگذاریم ودست زیر الاشه به تماشا بنشینیم وفریاد های خودرا درگلو خفه کنیم ؟ آیا این عیب نیست که همه ما فقط تماشاگرباشیم وفقط بنویسیم ؟ غوث زلمی ...نصیر فیاض وسومین ژورنالیست جوان و توانمند پرویز کامبخش ...این چه قانونیست که فقط بالای ژورنالیستان ما تطبیق میشود . اشک امانم نمیدهد دیگر بنویسم بیایید ما وشما همه افغانان برعلیه این ظلم بزرگ وخجالت آور سرسختانه قیام کنیم .لحظا تی بگذارید بگیریم .

پیام محترم عزیز علیزاده شاعر نویسندهء آگاه وطنزنویس:

استاد بزرگوار ظریفی محترم درود برشما باد!

بلی! یکبار دیگر دولت نوکر منش کرزی چهره کریح خویش را به مردم افغانستان و همه جهانیان نشان داد. بیست سال زندان بخاطر گفتن حقیقت!؟ چقدر باید ما قربانی بدهیم بخاطر ... بیگانه؟ این که روزانه ده ها تن از جوانان افغان قربانی وحشت و دهشت ناتو و دوستان طالب شان می شوند کم نیست؟ امروز از طریق تلویزیون طلوع شنیدم که یکی از اقارب نزدیک کرزی موتر تکسی یی را با پنج سرنشین زیر چرخ داتسون خودش خــُرد و خمیر ساخت؟ آیا همین دادگاه به اصطلاح استیناف خواهد توانست مقصر آن حادثه را عادلانه محاکمه نماید؟ بدون شک که نه!! چون قدرتمندان امروز در کشور بلاکشیده افغانستان از هرگونه تعقیب عدلی معاف اند و این تنها دادخواهان و آزاد اندیشان اند که باید در کنج زندانهای رژیم فرومایه گان بپوسند. به امید روزی که آفتاب آزادی و آزادگی از افق کشور بلاکشیده ما سربرکشد و سیاهی هارا همه درخود بپیچد...

به گفته شاعر:

ظالم که کباب از دل درويش خورد

چون درنگري ز پهلوي خويش خورد

 

راستی می خواستم از تماس تلیفونی شما تشکر نمایم. هرچند کوشیدم تماس بگیرم مگر پیام دریافت می کردم که شماره اشتباه است.... نمیدانم شاید شما شماره تلیفون تان را تبدیل نموده اید و من بیخبرم...

به امبد سلامتی شما.

با توجه به اندیشهء نخبه گان شعر وادب وهمهء هموطنان که فیصلهء استیناف را در مورد سید پر ویز کامبخش غیر عادلانه وظالمانه میدانند ودو لت دست نشاندهء امریکا در وجود فندیمیتالیستهای جبار در راس کرزی وهمراهانش با اندیشه های قرون وسطایی مردم وکشور عزیز افغانستان را در پرتگاه نابودی میکشاند رسالت نخبه گان و آگاهان قلم بدست ما درین نابسامانی ها در تبارز تنویر اذهان بخاطر نجات کشور ومردم سهم بسزا داشته و آزاد اندیشان را تنها نگذارند که لابد چنین بوده  هست و خواهد بود.


October 26th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي